کتاب و فلسفه

کتاب و فلسفه

با این من مانده تا ابد ....
کتاب و فلسفه

کتاب و فلسفه

با این من مانده تا ابد ....

لقمان حکیم کیست ؟

 

زندگینامه لقمان حکیم :  

 

 

 

لقمان حکیم، یکى از بزرگ‏ترین حکماى حقیقى است که قرآن کریم با تعبیر بلند و رساىِ : «وَلَقَدْ ءَاتَیْنَا لُقْمَانَ الْحِکْمَةَ ؛ به راستى ، لقمان را حکمت دادیم» ، بر حکمتش گواهى داده و برخى از آموزه‏هاى حکیمانه او را براى آیندگان ، روایت کرده و بدین سان ، همگان را به جستجو و فرا گرفتن حکمت‏هاى او فرا خوانده است .
متأسّفانه، اطّلاع دقیقى از زندگىِ این حکیم فرزانه در دست نیست ؛ لیکن بر پایه پژوهش نسبتا جامعى که در این باره صورت گرفته است ، حدیث میتوان گزارش اجمالى زیرا را در این زمینه ارائه کرد .

تبار

برخى ، لقمان را فرزند «ناحور بن تارح» ، حدیث برخى وى را فرزند «باعور بن تارح» ، عدّه‏اى وى را فرزند «باعوراء» ، برخى وى را فرزند «لیان بن ناحور بن تارح» ، گروهى او را فرزند «عنقاء بن سرون»، برخى وى را فرزند «عنقاء بن مِربَد»، برخى او را فرزند «عنقاء بن ثیرون»، و برخى وى را فرزند «کوش بن سام بن نوح» دانسته‏اند .
بدیهى است که انتخاب یکى از این قول‏ها ، نه آسان است و نه ضرورى ؛ ولى مى‏توان گفت که لقمان ، داراى نسب‏نامه معروفى نبوده است، چنان که در حدیثى از امام صادق علیه السلام اشاره شده است :
أما وَاللّه‏ِ ما اُوتِیَ لُقمانُ بِحَسَبٍ ولا مالٍ ولا أهلٍ ولا بَسطٍ فی جِسمٍ ولا جَمالٍ .
به خدا سوگند ، حکمت از رهگذر نژاد و ثروت و بزرگى جسم و زیبایى اندام، به لقمان داده نشد .

نژاد و مشخّصات ظاهرى

لقمان، از نژادِ سیاه بود . آنچه مسلّم است ، وى از جمال ظاهرى ، بى‏بهره بوده است، چنان که در حدیثى که ملاحظه شد ، به این مطلب اشاره شده است . طَبرِسى رحمه‏الله در مجمع البیان آورده است :
قیل للقمان : ما أقبَحَ وَجهَکَ! قالَ : تَعتِبُ عَلَى النَّقشِ أو عَلى فاعِلِ الناقش؟! حدیث
به لقمانْ گفته شد : چه صورت زشتى دارى؟ گفت بر نقّاشى ایراد مى‏گیرى یا بر نقّاش؟!
امّا آنچه در برخى گزارش‏ها آمده که وى را «کوتاه قامتِ پهن بینى (قصیر
أفطس)» یا «پهن بینى (أفطسُ الأنف)» یا «کفیده پاشنه (مشقّق القدمین)» یا «ستبر لب (غلیظُ الشَّفَتَین) » و یا «پهن پا و کژ قدم و زانو به هم چسبیده (غلیظ المَشافر ومُصفَّح القَدَمَین)» خوانده‏اند ، دلیلى قاطع ندارد .

بردگى

لقمان، برده‏اى حبشى بود . براساس حدیثى از امام على علیه السلام ، او نخستین برده‏اى بود که از رهگذار قراردادِ آزادى‏اى که با مولاى خود بست ، آزاد شد :
أوَّلُ مَن کاتَبَ لُقمانُ الحَکیمُ وکانَ عَبدا حَبَشِیّا . حدیث
اولین برده که با مولایش قرارداد آزادى (مُکاتبه) بست ، لقمان حکیم بود و او برده‏اى حبشى بود.
اما بر پایه گزارش ثعالبى و ابن قُتَیبه، لقمان ، برده‏اى حبشى بود که در تملّک مردى از بنى اسرائیل قرار داشت. وى او را آزاد کرد و ثروتى هم در اختیارش گذاشت. گفته‏اند : لقمان، در آغاز ، به قیمت سى مثقال یا سى مثقال و نیم زر فروخته شد. 
SHIA-NEWS.COM 
 

گزیده ای از پند و اندرزهای  لقمان حکیم به فرزندش : 

·       فرزندم ! از مردم توقع کاری که انجام دادن آن برایشان دشوار است ؛ نداشته باش  که در این صورت آن هم نشین از تو متنفر می شود و آن دیگری از تو کناره گیری میکند و

در نتیجه تنها و بی مونس می مانی  و چون تنها ماندی سر افکنده و خوار و بی مقدار میشوی . 

·       از کسی عذر خواهی کن که عذر خواهی تو را بپذیرد و تو را ببخشد . 

·       در انجام کارها ی خود از کسی کمک بگیر که در ازای انجام دادن آن از تو مزد میگیرد زیرا در این صورت شخص همانگونه که کار خود را انجام میدهد ؛ کار تو را انجام میدهد . 

·       به آنچه از مال و روزی دنیا خداوند به تو عنایت فرموده ؛ راضی و قانع باش تا همیشه با دل خوش زندگی کنی ؛ اگر میخواهی به همه عزتهای دنیا دست یابی پس دست طمع خود را از انچه در دست مردم است قطع کن ؛ زیرا پیامبران و صدیقان فقط با قطع طمع و چشم پوشی از آنچه در دست مردم است به بالا ترین درجات و مراتب انسانی رسیدند . 

·       اگر حاجت و خواسته ای داری که بر آورده نمیشود غمگین و دلتنگ مشو ؛ زیرا بر آوردن آن حاجت به دست خداوند متعال است و هر حاجت زمانی دارد که هر گاه خدای بزرگ صلاح بداند  آن زمان فرا می رسد و حاجت انسان بر آورده میشود ولیکن  همه چیز را عاجزانه از خدای بزرگ بخواه  و از او درخواست کن و انگشتان خود را به نشانه خواری و ذلت نسبت به پروردگار عالمیان به هنگام دعا کردن حرکت بده . 

·       هرگاه تو به خودت ضرر رسانی ؛ بزرگترین دشمنی را در حق خود

             کرده ای زیرا دشمن  را نسبت به خودت کار ساز کرده ای . 

·       به کسی نیکی کن که اهل و مستحق ان نیکی باشد  و برای رضای خدا . 

·       اگر با مردم بیش از حد معاشرت کنی ؛ خود این عمل باعث جدائی و دوری میشود و همچنین  از مردم دوری و کناره گیری هم مکن که خوار و ذلیل می شوی . 

·       اگر میخواهی خدا بر تو رحم کند بر مردم نیز رحم کن . 

·       هرکس به تو بدی کرد ؛ او را به حال خود خود رها کن که هر چه تو سعی کنی به او بدی کنی ؛ نمیتوانی بیشتر از خود او به او بدی کنی ؛ زیرا او در حقیقت به خودش ظلم کرده است

·       هرگز با افراد فاسق و گنهکار همنشینی مکن زیرا ایشان بمانند سگانند ؛ اگر تو چیزی پیدا کنی می خورند و اگر چیزی پیدا نکنند سرو صدا به راه می اندازند و تو را سرزنش می کنند . 

·       فرزندم ! بسیار شیرین مباش که تو را بخورند و تلخ هم مباش که تو را دور افکنند .

در قرآن مجید سوره ای به نام لقمان میباشد که آیاتی را مختص به سخنان لقمان حکیم قرار داده اند ( بمانند آیات 12 و 13و16 الی 19 ).

 

 

 

 
نظرات 4 + ارسال نظر
Lidoma دوشنبه 7 مرداد 1392 ساعت 01:28 http://lidomadl.com

سلام دوست من.وب زیبایی داری.اگه وقت کردی به وب منم سر بزن و نظرتو مطرح کن

خیلی ممنون

Shagerd پنج‌شنبه 10 مرداد 1392 ساعت 18:08

باعرض سلام و قبولی طاعات این کار معرفی شخصیت بزرگان و بیان ویژگیها وعملکردشان(درواقع حقیقت نگاهشان به زندگی)کار خیلی خوبی است،منتهی ازجذابیت بیشتری برخوردار باشد بهتر است،موفق باشید.

با تشکر از راهنمایی شما

کماتدئ دوشنبه 2 اسفند 1395 ساعت 14:34

:

دارا چهارشنبه 19 دی 1397 ساعت 02:11

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد