تسلیم به قضای الهی

  

 همراه استادم  قدم می زدیم که ایشان در جایی نشستند و مشغول خواندن چیزی شدند.احساس کردم ایشان مشغول فاتحه خوانی هستند و در عین حال قبری را هم آنجا نبود!   

از ایشان سؤال کردم: آیا قبر بزرگی در اینجاست که مشخص نیست و ما نمی دانیم؟ استاد با لبخندی گذشت. ما فهمیدیم استاد مایل به جواب گفتن نیست. 

 پس از این ماجرا، هفته بعد فرزند ایشان فوت کرد و در همانجا دفن گردید ! 

 آنچه نقل شد از زبان حاج میرزا عبدالله شالچی که از شاگردان  مرحوم حاج میرزا جواد آقا ملکی تبریزی بود .اتفاق کوچکی که پیام بزرگی را در دل خود دارد و نشان از مقامی است که  آیه 131 سوره بقره اینگونه آنرا  توصیف می کند :

إِذْ قالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ قالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعالَمِینَ.

یاد کن هنگامى که پروردگارش گفت اى ابراهیم تسلیم باش و او با همه وجود اعلام کرد من تسلیم پروردگار جهانیان شدم.

تسلیم ، اصطلاحی در عرفان و اخلاق  مأخوذ از سلام (از نامهای خداوند ) به معنای گردن نهادن ، راضی شدن است .تسلیم در اصطلاح ، اطاعت از امر خدا و اخلاص در توحید است .
 

حاج میرزا عبدالله شالچی از جمله افرادی است که از نزدیک ، بدون واسطه با مرحوم حاج میرزا جواد آقا در ارتباط بوده و از انفاس قدسی و پاک ایشان ره‏ توشه‏ هایی برگرفته است . او در یاد کرد استادش می‏ گوید : مرحوم استادم آیة‏ الله ملکی اجتهاد فکری و درونی داشت .  

اولین دستور ایشان این بود که انسان نباید معصیت کند ، گناه مانع سیر انسان است و در خوراک نباید آن قدر کوتاهی کند که ضعف پیدا نماید و نه آن مقدار افراط که سنگین شده ، حال عبادت نداشته باشد .

ایشان رابطه زیادی با شب خیزی و تهجد داشت . همچون طبیب ماهر روان و پزشک روح از حالات افراد جویا می‏ شد تا نکات لازم و مفید برای شروع حرکت و سیر به سوی حق را به آنها ارایه کند .

هرکس دستورهای ایشان را عمل می‏ کرد نتیجه می‏ دید و کارشان به جایی می‏ رسید که خدمت ایشان از حالات روحی خود صحبت می‏ کردند . 

و الان نیز مرقد ایشان در قبرستان شیخان قم ماوای دلسوختگان است .