کتاب و فلسفه

کتاب و فلسفه

با این من مانده تا ابد ....
کتاب و فلسفه

کتاب و فلسفه

با این من مانده تا ابد ....

تفاوت حکومت های آریستوکراسی ُُ تیموکراسی ُ الیگارشی و دموکراسی؟

 

 بهترین نوع حکومت از دیدگاه افلاطون چیست ؟                                      

حکومت آریستوکراسی: 

 اصطلاح آریستوکراسی (Aristocracy ) یا اشراف سالاری از ریشه یونانی aristos به معنی اشراف و kratia به معنی حکومت، اخذ شده است. آریستوکراسی که به معنای برتری بر اساس وراثت و شرف خونی است ، را می توان به “اشراف سالاری” یا “حکومت اشراف” نیز ترجمه کرد.
    در فلسفه سیاسی یونان “آریستوکراسی” به معنای حکومت کسانی است که به کمال انسانی از همه نزدیک تر هستند. ارسطو، فیلسوف یونان باستان در اثر معروف خود با نام “ رساله سیاست” و افلاطون، دیگر حکیم یونان باستان در “رساله جمهوریت” برای یافتن معیار شناسایی شایسته ترین افراد برای حکومت بسیار کوشیده اند. ارسطو بهترین گونه های حکومت را پادشاهی، آریستوکراسی و حکومت قانونی می داند. ارسطو میان آریستوکراسی و اولیگارشی به این صورت فرق می گذاشت که “گزینش بر اساس ثروت، اولیگارشی است و گزینش بر اساس فضیلت، آریستوکراسی”. اما از روزگاران قدیم، آریستوکراسی کما بیش همواره با اولیگارشی به یک معنا بوده است، چنان که کارتاژ و ونیز را آریستوکراسی های بزرگ ثروت میخواندند.
    در عرف، حکومتی را آریستوکراتیک می خوانند که قدرت دولت در آن مطلق و در دست طبقه ممتاز باشد و آن طبقه، حاکمیت را از راه وراثت و امتیاز های طبقه ای در دست خود گرفته باشد و دیگر طبقات را در دسترسی به مناصب حکومتی هیچ گونه راهی نباشد.
    نوع کامل این گونه نظام سیاسی را در ایران پیش از اسلام و اروپای قرون وسطا می توانیم مشاهده نماییم.
    این نوع حکومت امروزه در کمتر جایی از جهان کنونی دیده می شود و در اغلب موارد جای خود را به دیکتاتوری های اولیگارشیک جدید سپرده است.
   در فلسفه سیاسی چین باستان، بویژه در فلسفه کنفوسیوس نیز توجه خاصی به اشراف سالاری، به عنوان بهترین نوع حکومت، دیده می شود.  

حکومت  تیموکراسی:  

  (Timarchyاز تیمه Time یونانی به معنی آزرم و شکوه و شرف است .حکومت تیموکراسی حکومت متفاخران است حکومتی مانند اسپارت. تیموکراسی  THEOCRATIE حکومتی است که از قدرتهای سیاسی و دینی بوجود آید و حکومت بدست ارباب ادیان باشد و طبق عقاید آنها بر مردم حکومت کنند.

 

حکومت  دموکراسی:  

از واژه یونانی دموس به معنی مردم و کراتوس به معنلای حاکمیت و قدرت مشتق است. دموکراسی یکی از انواع حاکمیت است که مبتنی بر حکومت اکثریت بوده است 

حکومت الیگارشی:   

ترکیبی از کلمات لاتین oligosبه معنای تعداد اندک وArchosویا فرمانده است .اصولا الیگارشی امری عرفی بوده وماقبل دوران مدرن است وبا قانون زندگی نوین و دموکراسی رهمخوانی ندارد .
تعریف:رژیم حکومتی که به وسیله چند نفرمعدوداداره می شود وتمامی قدرت حکومت متمرکز در تعداداقیلی از افراد باشد ویا الیگاشی یا گروه سالاری فرمانروایی گروهی اندک شماربردولت  بدون نظارت اکثریت. معمولا این عنوان را برای اقلیت حاکمی به کار می برند که قدرت دولت رادرراه سود خود بکار می برند واکثریت ناراضی را سرکوب می کنند.حکومت گروه محدود توانگران  

 الیگارشی 4 مرحله دارد:
1.پول معیار همه چیز است.
2.جامعه به دو قطب غنی و فقیر تقسیم می شود.
3.هر کس به مشاغل متعددی مشغول است.
  

اقسام حکومت از دیدگاه افلاطون : 

افلاطون نخستین کسی است که در کتاب جمهور حکومتهای مختلف را بیان می‏کند و به آنها نقد و ایراد می‏کند. افلاطون می‏گوید: اولین نوع حکومت تیموکراسی = timocratie است، تیمه در زبان یونانی به معنی شرف است و اساس این حکومت حس شرف و جاه و مقام است که بر هر چیز حتی عقل برتری می‏جوید و همه احساسات را تحت الشعاع خود قرار می‏دهد، قدرت در دست کسانی است که هدف نهایی آنها کسب مال دنیا است.
حکومت دیگر اُلیگارشی = Oligarchie است که پلوتوکراسی هم گفته می‏شود، در این نوع حکومت عده معدودی از خانواده‏های مقتدر حکومت را در دست دارند و نزاع بین طبقه فقیر و غنی وجود دارد و شکاف طبقاتی بسیار عمیقی بر آن جامعه حاکم است.
نوع سوم حکومت دموکراسی = DEMOCRATIE است و آن حکومتی است که بوسیله اکثریت مردم، نماینگانی انتخاب می‏شوند، تا بر آنان حکومت کنند. افلاطون به این نوع حکومت انتقاد می‏کند و آنرا مخالف با اصل عدالت می‏داند.
نوع چهارم حکومت استبدادی است، و آن حکومتی است که قدرت در دست یک فرد واحد باشد و آن فرد طبق خواسته‏های فردی خود، حکومت نماید.
این چهار قسم حکومت را افلاطون ذکر می‏کند و به هر یک از آنها انتقاد می‏کند و معتقد است، حکومت کامل و عالی حکومتی است که در آن عدل حکمفرما باشد و در آن انسان کاملی یعنی به نظر او فیلسوف حاکم باشد.[1]
نوع دیگر حکومت تئوکراسی = THEOCRATIE است و آن حکومتی است که از قدرتهای سیاسی و دینی بوجود آید و حکومت بدست ارباب ادیان باشد و طبق عقاید آنها بر مردم حکومت کنند.
نوع دیگر حکومت دموکراتیک = democratique است و آن حکومتی است که وابسته به حکومت ملی و یا آزادی خواهان باشد و یا حکومتی که خواهان دمکراسی هستند.[2]
حکومت از نظر اسلام:
از نظر اسلام مالک اصلی این جهان خداست و تنها اوست که حق دارد[3] نوع حکومت را مشخص نماید و هیچ انسانی بدون اجازه الهی حق حکومت بر دیگری را ندارد و اگر چنین حکومتی را تشکیل دهد ظالم است[4] و در چند آیه از قرآن حکم کردن به غیر آنچه خدا نازل کرده نهی شده و آن را مصدق ظلم، فسق و کفر شمرده است: «مَن لَم یِحکُم بَما اَنزَلَ اللّهُ فَاولئِکَ هُمُ الظّالِمون» کسانی که به حکم خدا گردن ننهند، ظالم هستند و کسانی که به حکم خدا گردن ننهند فاسق هستند، و کسانی که به حکم خدا گردن ننهند کافر هستند.[5] و خداوند چون علم ظاهر و باطن را در اختیار دارد، افرادی را که از نهادشان خبر دارد و آنها را شایسته پیامبری می‏داند، بعنوان پیامبر انتخاب می‏نماید و حکومت را به این گروه واگذار می‏نماید.
در قرآن کریم از ابراهیم (ع) نقل می‏فرماید که حضرت ابراهیم سؤال نمود که آیا امامت که حکومت نیز از شؤون آن می‏باشد به فرزندان من هم می‏رسد. خداوند می‏فرماید: اگر ظالم باشند، نه، «قالَ اِنِّی جاعِلُکَ لِلنّاسِ اِماماً قالَ وَ مِن ذُرّیَتی قالَ لا یَنالُ عَهدی الظّالِمینَ».[6]
بنابراین در اسلام حکومت‏های موروثی و طبقاتی وجود ندارد[7] بلکه حکومت از آن کسانی است که عالم و با تقوی باشند، بعد از پیامبر اسلام (ص) حکومت به ائمه علیهم السلام منتقل شد و چون مردم آمادگی پذیرش آنها را نداشتند، حکومت ظاهری بعد از حضرت علی (ع) تشکیل نگردید. و در دوران غیبت، امام زمان (عج)، شیعیان را به مجتهدین جامع الشرائط ارجاع داده‏اند و آنها را حجیت خدا برای انسانها معرفی کرده‏اند. ولایت فقیه در عصر غیبت یعنی حکومت علم و تقوی. و مادامی که فقیه جامع الشرائط در رأس نظام جمهوری اسلامی باشد، فرمان او را باید پذیرفت و بر خلاف آن عمل نکرد. و هر فرد دیگری که زیر مجموعه حکومت اسلامی است باید حکم مشروعیت خود را از ولایت فقیه بگیرد والا حکومت طاغوت خواهد بود و هیچ مشروعیتی نخواهد داشت.[1] . جمهور افلاطون، کتاب هفتم و هشتم، و همچنین لغت نامه عمید، ج 1، ص 267 - 653 - 968.
[2] . فرهنگ عمید، ج 1، ص 968 532.
[3] . مبانی حکومت اسلامی، آیة اللّه سبحانی، ص 106.
[4] . همان، ص 169.
[5] . مائده، آیات: 44 - 45 - 47.
[6]. بقره: 124.
[7] . مبانی حکومت اسلامی، سبحانی، ص 195.

نظرات 22 + ارسال نظر
راشد یکشنبه 8 اردیبهشت 1392 ساعت 11:06

«تیموکراسی THEOCRATIE حکومتی است که از قدرتهای سیاسی و دینی بوجود آید و حکومت بدست ارباب ادیان باشد و طبق عقاید آنها بر مردم حکومت کنند.»
«نوع دیگر حکومت تئوکراسی = THEOCRATIE است و آن حکومتی است که از قدرتهای سیاسی و دینی بوجود آید و حکومت بدست ارباب ادیان باشد و طبق عقاید آنها بر مردم حکومت کنند»
در هر دو نوع حکومت تیوکراسی و تئو کراسی گفته اید یعنی حکومت ارباب ادیان . پس کدام درسته؟

ننزیونخبنحب شنبه 23 آذر 1392 ساعت 19:05

مذعسلنتزذتیافغفب

زاهد دوشنبه 2 دی 1392 ساعت 00:46

یکی از نظرات داده شده اینه که در مورد تیموکراسی و تیوکراسی هر دو به یک جور تعریف شده و حکومت اربابان دین است. حال دقیقا منم همین سوال این دوستمون رو می پرسم که حکومت اربابان دین تیموکراسی نام داره یا تیوکراسی؟
ممنون میشم جواب رو برام ایمیل کنید

سلام

جواب سوالتان را به ایمیلتان ارسال می کنم اما در همین وبلاگ به این سوال نیز جواب داده ام . آدرس :
http://asfa.blogsky.com/1392/02/10/post-174/

مهی شنبه 16 فروردین 1393 ساعت 21:34

مرسی

نازی یکشنبه 24 فروردین 1393 ساعت 20:00

بدبخت سه‌شنبه 26 فروردین 1393 ساعت 22:20

سلام.
اگه امکانش هست توضیحاتی هم درباره حکومت مونارشی بنویسید.

سلام
سعی می کنم در این بار نیز مطلبی روی وبلاگ قرار بدم

با تشکر از شما

Mr.x پنج‌شنبه 28 فروردین 1393 ساعت 23:14

civh یکشنبه 31 فروردین 1393 ساعت 19:45

مهلا یکشنبه 21 اردیبهشت 1393 ساعت 17:00

:

امیر دوشنبه 9 تیر 1393 ساعت 00:26 http://normandis.blogfa.com

ممنون

غوث الحق مهمند چهارشنبه 1 مرداد 1393 ساعت 08:45

I hop to add me in your site.
with best regard

oky

صفدر جمعه 10 بهمن 1393 ساعت 22:28

تیموکراسی حکومتی است که در ملأ عام سردمدارانی برخاسته از دین و از جنس مردم و به دور از اشرافیت میباشند اما در اندرونی سکه بر سکه انباشته مینمایند

ghfh جمعه 15 اسفند 1393 ساعت 20:30 http://sdsd.com

parmis جمعه 22 اسفند 1393 ساعت 18:30

ببخشید این حکومت ها تو کدوم کشورها بوده؟

محمد پنج‌شنبه 3 اردیبهشت 1394 ساعت 14:58

K1.BND دوشنبه 7 اردیبهشت 1394 ساعت 19:57

ممنون,لطفا در باره ی حکومت تیرانی (استبدادی) هم بنویسید

هیچ چهارشنبه 28 تیر 1396 ساعت 14:10

سلام دوستان حقیقت جو از اونجایی که پیداست این وبلاگ به جایی وصل هست که نمیخواد نوع حکومت 4 را به شما عزیزان بگه دقت کنید هیچ چیزی از حکومت 4 به شما نخواهد گفت و اگر دوستان دقت کنند خیلی از رژیم ها سنگ حکومت دموکراسی را به سینه میزنند و مردم نمیداند خود دموکراسی یعنی حکومت آزمایشی یعنی تمامی نوع های حکومت را باهم توام میکنند تا یک نسخه شخصی از حکومتی به نفع آن دولت باشد را به مردم ارائه دهند این یعنی دمو کراسی .

دوست عزیز مطالبی را که نوشتی یک بار بخون ببین خودت چیزی ازش می فهمی!! اول کمی فکر کن بعد با دقت بنویس

بهنام پنج‌شنبه 16 شهریور 1396 ساعت 02:07

خوشتیپ آرستو یعنی نخبه

مجید چهارشنبه 4 بهمن 1396 ساعت 06:22

در انتهاى تمام این موارد قدرت در دست لابى هاى پشت پرده قرار داره و جناب افلاطون معادلات را خیلى دقیق به تصویر کشیدند و متاسفانه تمام این معادلات در دسترس عموم نیست و انها هستند که تصمیم نهایى را در مورد چگنگى حکومتها در مناطق مختلف دنیا تعین میکنند

Cfgy یکشنبه 13 اسفند 1396 ساعت 04:44

کاملا تحریف شده و دروغه و کاملا مشخص که به نظام جمهوری اسلامی ایران وصله

Wini جمعه 9 اسفند 1398 ساعت 15:37

من منطق نخوندم زیاد ولی اون بخش حکومت اسلام یه جورایی استدلالش در حد همون مغالطه ی معروف :« در باز است ، باز پرنده است ، پس در پرنده است » بود :)

Omid پنج‌شنبه 14 مهر 1401 ساعت 15:03

افلاطون خدای دانایی ، شاگرد و راوی تفکرات سقراط.

افلاطون در کتاب «جمهور» چهار نوع حکومت ممکن را چنین شرح کامل میدهد که البته بنده مختصر و عامیانه نوشتم

از بدترین نوع حکومت شروع تا بهترین نوع حکومت....

۱- دموکراسی = حکومت مردم سالاری ،
در چنین حکومت خود مردم زمام دار هستند البته در ظاهر، ولی این خود حکومت است پشت مردم خود را پنهان کرده و زمام دار حکومت است
مثال ؛ حکومت دست نشاندگان خود را به مردم معرفی و مردم را مجبور به انتخاب می کند که به هرکدام از کاندیداها که مردم رای دهند فرقی به حال حکومت ندارد و حکومت نفع میبرد نه مردم ساده.

۲- الگاریشی=حکومت نظامیان
در این نوع حکومت ترور و سرکوب از نشانه های بارز است زیرا نظامیان کشور را تبدیل به میدان جنگ و هر که مقامش بالاتر در صورت عدم توافق نظر با زیر دستی آن را حذف می کند یا حذف پستی یا جسمی و عاقبت چنین حکومتی بیچارگی ملتش است،.

۳- تیموکراسی = دیکتاتوری
افلاطون تیموکراسی را بهتر از دموکراسی و الگاریشی میداند چرا؟
افلاطون؛ چون در تیموکراسی یک نفر قانون را تعیین و حرف اولو آخر را میزند اگر شاید قوانین برای ملت بد باشند ولی برای همه‌ی مردم این قوانین یکسان و یک قانون حتی بد بهتر از بی قانونی ست، چون در قانون بد در صورت تخطی مردم تکلیف و جزای خود را می دانند ولی در بی قانونی کشور دچار هرج و مرج و انتهای هرج و مرج نابودیست.


بهترین نوع حکومت از نظر افلاطون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد