ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | ||||
4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 |
11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 |
18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 |
25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
صورت استدلال فرگه مبتنی بر ذهنی بودن ایدهها و عینی بودن معنی:
صورتهای ذهنی ایده است، ایدهها دارای ویژگیهای است:
1- نمیتوان ایدهها را با ادراک حسی دریافت کرد.
2- ایدهها چیزهای است که ما داریم.
3- ایدهها نیازمند یک مالک هستند.
4- هر ایده یک مالک دارند (شخصیاند))
هرگاه چیزی ایده باشد آنگاه دارای ویژگیهای چهارگانه است. معنی ویژگیهای چهارگانه را ندارد، پس معنی ایده نیست. از طرف دیگر، آنچه عینی است مشترک است، هر چیزی مشترک باشد آنگاه قابلدرک برای همگان است. معنی قابلدرک برای همگان است، پس معنی عینی است. بنا بر استدلال فرگه صورتهای ذهنی دارای ویژگیهای است که معنی فاقد آن ویژگیها می باشد، چون معنی مشترک و قابلدرک برای بسیاری از مردم است، از یک ذهن به ذهن دیگر قابلانتقال است، پس معنی ذهنی نیست مستلزم عینی بودن است.
نقد:
در رابطه به استدلال فرگه مبنی بر اینکه ایدهها ذهنیاند و معنی عینی است، چند پرسش مطرح است. آیا ایدهها علت خارجی دارند؟ آیا ذهن بهواسطه صورتهای خارجی و عینی ایدهها را ایجاد میکند؟ یا اینکه ذهن بدون ارتباط با اشیای خارجی ایده را خلق میکند؟ اگر ایدهها بدون عوامل خارجی و بیرونی مخلوق ذهن باشند، هیچ ارتباط با صورتهای خارجی نداشته باشند، در این صورت ایدهها غیرواقعی خواهد بود. چون ما در مورد چیزهای ایده داریم که نسبتی، با اشیای خارجی دارند، مثلاً ما در مورد دین اسلام ایده داریم چون واقعیتی بنام دین اسلام وجود دارد؛ و یا ایدهی عشق یا محبت در مورد کسی در ذهن من خلق میشود چون چیزی برون از ذهن من وجود دارد. پس ذهن چگونه بدون تصوراتی پدیدههای خارجی ایدهها را خلق میکند؟ از سوی دیگر، اگر ایده بهواسطه تأثیرات عوامل خارجی و صورتهای عینی ایجادشده باشد، ذاتاً شخصی نیست، چون صورتهای خارجی که موجب خلق ایدهها شده مشترک است، ممکن است، یکشی خارجی علت ایجاد ایدههایی مختلف در چندین ذهن گردد، در این صورت ذات ایده که همان شی خارجی است مشترک است چون موجب خلق ایدهها در چندین ذهن شده است، اما شخصی بودن ایدهها در صورت سازی ذهن است که در ذهنهای مختلف به گونههای متفاوت صورت سازی میشوند.
مقدمه چهارم درباره شخصی بودن ایده ها، همانند مطلب سوم که درباره وابستی به ذهن بود از مطلب دوم نتیجه می شود ومطلب این بود که ایده چیزی است که ما واجد آن هستیم. حال سوال این است که این مطالب سه گانه از مطلب اول نتیجه می شوند یاخیر؟
نقد:این مطالب سه گانه از مطلب اول نتیجه نمی شوند چون تصورات ذهنی ریشه در حواس دارند وتا آگاهی نباشد ادراک محقق نمی شود واگاهی یک پدیده مادی نیست بلکه آگاهی یعنی حضور تمام ویژگی های شی خارجی در ذهن است پس براساس انطباعات حسی ایده در ذهن شکل می گیرد.پس استدلال اول فرگه مبنی بر اینکه نمی توان ایده ها رو با ادراک حسی دریافت کرد اشتباه است